خلاصه کتاب:
بهار از بچگی عاشق کیان پسر عمه شه، البته این عشق دو طرفه بوده تا اینکه مهمانان ناخوانده ای باعث کنار کشیدن کیان میشن، اما این وسط بهار از چشم خانواده میوفته. غم از دست دادن کیان و رفتار خانواده، بهار رو به انزوا میکشونه، اما زمانی کیان به سمتش برمیگرده که...
خلاصه کتاب:
ترانه و حسام از دو شهر و فرهنگ متفاوت در دانشگاه دل به هم میدن و این دلدادگی به ازدواج ختم میشه… ترانه همراه با حسام برای زندگی مشترک به جنوب مهاجرت میکند. خانواده حسام مردسالار و پسر دوست هستند که اتفاقا هیچکدام از برادران حسام فرزند پسر برای وراثت و ادامه نسل ندارند… ترانهی باردار فرزند پسری در راه دارد و مورد حسادت برادران و خانواده حسام قرار میگیرد، ولی حسام ناراضی از وارث بودن و مورد کینه قرار گرفتن…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.