خلاصه کتاب:
مهدیه در خانواده ای سنتی و تحت نظارت پدری بسیار مستبد و سختگیر زندگی می کند و عشق پنهانی بین او و پسرعمویش “وهاب ” در هالهای از ابهام قرار می گیرد. عشقی که آبروی دخترک حاجی زاده معروف بازاری را دستخوش محافل خاله خان باجی های اطراف می کند، اما در این میان هیچ کس غیرت بیحد و حصر وهاب را درنظر نگرفته است که برای اینکه خش به تن عروسکش نیوفتد زبان همه را کوتاه و همانند شیری از قلمروش دفاع میکند..!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.