خلاصه کتاب:
داستان راجب پسری به اسم دانیال است. دانیالی که از پونزده سالگی عاشق و شیفتهی دختری به اسم ماهور شده… اما زمانی که دانیال تصمیم به فاش این عشق بزرگ میکنه، کار از کار گذشته و ماهور قرار زن پسر عموی اون بشه، اما دانیال نمیتونه بگذره و یک روز قبل متوجه میشه که عشقش به ماهور دو طرفست و… عشقی که به گناه کشیده میشود.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.