خلاصه کتاب:
راجع به زندگی دختری به اسم مانیاس که قهرمان رالیه و بعد از کشته شدن نامزدش تو مسابقات غیر قانونی قید همه چی رو زده و اموزش رانندگی میده که بابک یه مرد میان سال وارد زندگیش میشه و مدعی میشه عاشقش شده. مانیا اول ردش میکنه اما بعدا بخاطر بدهی پدرش مجبور میشه… بعدا هم که پای برادر بابک، شاهان به داستان باز میشه و….
خلاصه کتاب:
من آسو هستم، تک دختر حاج صادق صبوری. شیرینی خورده ی شاهرخ پسر عموم بودم و از بچگی اسممون با هم میومد وسط، اما با اتفاقی که یه روز برای من افتاد و توی خرابه های یه ساختمون نیمه کاره روحم رو با بدترین شکل ممکن کشتن، من دیگه اون دختر سر به هوای قبل نشدم… شاهرخ هنوزم دوستم داره اما اگه بفهمه چه اتفاقی برام افتاده باز هم ادعای عاشقی می کنه؟ باز هم میتونه دم از عشق و علاقه بزنه…
خلاصه کتاب:
داستان ما راجب دختری از جنس شرقه... دختری که از جنس سیگاره..! دختری که مردونه بزرگ شد و مردونه زندگی کرد... ولی تنها مشکلش انتقامی بود که چشمانش را کور کرده بود! و اما یک پسر… پسری که باچشمان سیاهش حسابی دل این دخترک را قلقلک می دهد… می خوایم باهم این ماجرا رو دنبال کنیم تا ببینیم آیا دخترک موفق به انتقام گیری می شود یانه؟…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.