خلاصه کتاب:
بانوی داستان من ماشین گران قیمت زیر پایش نیست! بانوی داستان من غروری از جنس غیرت دارد، بانوی داستان من سردی و گرمی روزگار را چشیده… بانوی داستان من از …
خلاصه کتاب:
موتور سوار غیرتی و و خشنی که سر شرط بندی دست روی دختر ممنوعه ی اوس اسد می ذاره. دختر همسایهی شیطون که خیلی وقته دلش برای آقا مهراب پس ناخلف حاج فیضی پیش نماز مسجد محل رفته اما با برگشتن ورق و قتلی که اوس اسد باعثشه همه چیز بهم می خوره… عشق ممنوعه ی مهراب و ترمه با ورود محمد ابراهیم پسر بزرگ تر حاج فیضی کم رنگ تر میشه چرا که محمد ابراهیم هم مثل برادرش عاشق ترمهس و فرشته ی نجات اوس اسد از اعدام… ولی شب عروسی…
خلاصه کتاب:
النا بخاطر اشتباهی مجبور شد از ازدواج از پیش تعیین شده اش چشم پوشی کند و خواهر کوچکترش با نیکو بدنام ترین رییس مافیا ازدواج کند اما از اولین دیدار کشش زیادی بین النا و نیکو به وجود می آید…
خلاصه کتاب:
دختری۱۷ ساله که وقایع دوسال از زندگیشو در قالب دو فصل از زبان خودش تعریف میکنم، ایلیا سمایی: دبیر ریاضی، که شقایق سر یه لج ولجبازی دلباخته اون میشه، حمیدرضا: پسریه که توی یه خانواده مذهبی بزرگ شده واز فصل دوم وارد داستان میشه…
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری به نام ستایشه که فکر می کنه ایدز داره. چون نمی خواسته خانوادش رو در معرض ابتلا قراره بده بدون این که به اونا بگه راهی شمال می شه. اون جا با پسری به نام شاهین آشنا می شه و با کمک اون می فهمه بیمار نیست. با یه اشتباه در گیر مشکلات شخصی شاهین می شه و مسیر زندگیش به کلی تغییر می کنه...
خلاصه کتاب:
اتاق در تاریکی محض فرو رفته بود ... نه چراغ خوابی روشن بود و نه پرده زخیم و تیره اتاق اجازه می داد هیچ نوری از چراغ های داخل کوچه به درون اتاق نفوذ کند! طبق عادت همیشگی اش لحاف کلفت را از روی خودش کنار زده و به زور قرص خوابی که خورده بود به خوابی نیمه عمیق فرو رفته و از عالم و آدم بی خبر بود... شاید در کل یک ساعت از خوابیدنش گذشته بود!
خلاصه کتاب:
در مورد زندگی دختری به اسم آنا که از بچگی عاشق پسر همسایشون هستش اما با بزرگ تر شدنشون و جواب نه دادن خواهر آنا به برادر شاهرخ، شاهرخ با نقشه انتقام نزدیک آنا میشه و بعد از زدن ضربه اش درگیر پرونده ای میشه و می میره! چند سال بعد اتفاق های عجیبی باعث کشف رازهایی توسط آنایی می شود که صدقه سر سرنوشت تلخش معروف شده به زلیخای شکسته شهرشان…
خلاصه کتاب:
مالیبو، شهری در ایالت کالیفرنیا، محل استادان راک اند رول، هنرپیشگان هالیوود، زیبا رویان، ثروتمندان... البته خون آشامان.رافائل، خون آشامی نیرومند و محبوب، یکی از معدود مردانی است که زندگی و مرگ هزاران خون آشام در اختیار دارد و همه او را با لقب لرد می شناسند.اما این بار به خاطر حمله خشونت بار انسان ها به حریمش و ربودن تنها زنی که در دنیا به او علاقه دارد، دست به دامن یک کارآگاه خصوصی به نام سیندیا می شود تا او را بیابد.سیندیا لایتون،پلیس سابق،دختری باهوش وجذاب که از جاسوسی زن و شوهرها و همینطور کنکاش در حساب بانکی دیگران احساس کسالت می کند و…
خلاصه کتاب:
چند روز پیش که به اوراق و نامه های خود نگاه می کردم رونوشت نامه ای را که یکسال قبل به یکی از همشاگردیهای قدیمی خود نوشته بودم پیدا کردم، متن آن چنین بود: « چارلز عزیزم تصور می کنم هنگامیکه من و تو در «ایتون» با هم بودیم اخلاق و خصوصیات هیچکدام از ما با هم جور در نمی آمد، تو آدمی آداب دان، زیرک، خونسرد و کنایه زن بودی. در مورد خودم قصد ندارم خصوصیاتم را تصور کنم و از طرفی نمی توانم به خاطر بیاورم که اخلاق و رفتارم قابل توجه و جاذب بود. آیا تو می توانی آن را به خاطر بیاوری؟....
خلاصه کتاب:
ناردونه دانشجوی روان پزشکیه و بخاطر خراب کاری که تو دانشگاه کرده داره اخراج میشه. با وساطت استادش قبول می کنن دوباره به درسش ادامه بده اما….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.