رمان نویس
دانلود رمان بوک book و کتاب جدید
رمان نویس
دانلود رمان تندیس عشق نسرین ثامنی

دانلود رمان تندیس عشق نسرین ثامنی pdf بدون سانسور

دانلود رمان تندیس عشق از نسرین ثامنی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

با ناراحتی نگاهی به ساعت انداختم. مدت زیادی بود که از منزل خارج شده بودم با دلهره و اضطراب راه خانه را در پیش گرفتم. معطلی بیش از اندازه رویا در کتابخانه باعث شد که دیرتر از وقت معمول به خانه برسم دلشوره روبرو شدن با قیافه عصبانی و پرسشگرانه پدر هر لحظه اعصابم را بیشتر تحریک می کرد…

خلاصه رمان تندیس عشق

ساعت هشت شب، شهاب که با اتومبیل مسعود رانندگی می کرد نزدیک شرکت فرشید توقف کرد. لحظه ای بعد فرشید به او ملحق شد. هنوز فرشید در صندلی جا به جا نشده بود که اتومبیل به حرکت در آمد. شهاب با دیدن فرشید که همان کت و شلوار همیشگی را به تن داشت حیرت زده پرسید:  – پس چرا لباس پلو خوریتو نپوشیدی؟ – راستشو بخوای واسه خریدن لباس بخودم زحمت ندادم. آخه من که مثل تو خواهر پولدار ندارم. بهتر دیدم اون پول رو بذارم واسه مواقع ضروری! ما با نداری اخت شدیم. بقول مادرم ما از بی کفنی زنده ایم! – تو واقعه اقتصادی و صرفه جو هستی. در هر صورت اون پول

مال خودته هر جور که صلاح می دونی ازش استفاده کن. – من سال هاست که به صرفه جوئی و قناعت عادت کردم. خوب جشن نامزدی تا کجا پیش رفته؟ – بسیار عالی واقعا جات خالیه. -غصه نخور الان با تشریف فرمائی خودم مجلس تونو مزین می کنم! -قدمت رو تخم چشم صندلی های خان عمو! هر دو خندیدند و شهاب که با سرعت اتومبیل می راند ادامه داد: – کیک نامزدی رو بریدن و الان دیگه باید وقت شام رسیده باشه. راستی شام که نخوردی؟ – نه بابا، من بیچاره از صبح تا حالا هیچی نخوردم چون که به شکمم وعده یه غذای حسابی رو دادم. – ببینم اگه یه طناب مفت هم بهت بدن خودتو دار

میزنی؟ – نمی دونم شاید، فعلا با این سرعتی که تو داری رانندگی می کنی فکر نمی کنم کارم به دار زدن بکشه! – نترس پسر جون شجاع باش رانندگی من حرف نداره، تا حالا بیشتر از هفت هشت نفر رو به اون دنیا نفرستادم! – داری بهم قوت قلب میدی امیدوار شدم! خوب حالا بگو ببینم از اغذیه جات چی اونجا پیدا می شه؟ – هر چی که دلت بخواد. از شیر مرغ تا جون آدمیزاد، امشب تا می تونی دلی از عزا در بیار. نترس، خان عمو ورشکست نمیشه. همه این ریخت و پاش ها از کیسه شاهرخ رفته. فرشید آب دهانش را قورت داد و گفت: – یادمه یه شب منو به یه ضیافت باشکوه دعوت کردن…

دانلود رمان تندیس عشق نسرین ثامنی pdf بدون سانسور

خلاصه کتاب
با ناراحتی نگاهی به ساعت انداختم. مدت زیادی بود که از منزل خارج شده بودم با دلهره و اضطراب راه خانه را در پیش گرفتم. معطلی بیش از اندازه رویا در کتابخانه باعث شد که دیرتر از وقت معمول به خانه برسم دلشوره روبرو شدن با قیافه عصبانی و پرسشگرانه پدر هر لحظه اعصابم را بیشتر تحریک می کرد…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    تندیس عشق
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    نسرین ثامنی
  • ویراستار
    نسرین ثامنی
  • طراح کاور
    رمان نویس
  • صفحات
    277
  • منبع تایپ
    رمان نویس
  • buiadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان بوی نارنگی آرزو طهماسبی pdf دانلود رمان شقایق دل آرا دشت بهشت pdf دانلود رمان عاشقی بعد فراموشی pdf دانلود رمان در نهایت عشق A_Sahar pdf دانلود رمان اوراکل هما پور اصفهانی pdf دانلود رمان به من بگو لیلی مهسا زهیری pdf دانلود رمان آستان درد سما صاد pdf دانلود رمان رافائل خون آشام (جلد اول) دی بی رینولدز pdf دانلود رمان پروفسور شارلوت برونته pdf دانلود رمان ناردونه برفی فرن فرن احمدلی pdf دانلود رمان وامق هاله صاحبی نژاد pdf دانلود رمان شیرین ترین فراموشی (جلد اول) دنیل لوری pdf دانلود رمان گناهکاران ابدی کیانا بهمن زاد pdf دانلود رمان زندگی یک لیلی زهره دهنوی pdf دانلود رمان حوالی راش پیر طاهره_الف pdf دانلود رمان یلدای بی پایان زکیه اکبری pdf دانلود رمان عشق ملا شادی قربانی pdf دانلود رمان بهار زندگی من م. هاشمی pdf دانلود رمان پشت ابرهای سیاه دل آرا دشت بهشت pdf دانلود رمان نبض راه خورشید لیدا صبوری pdf دانلود رمان بخت طوبی بهیه پیغمبری pdf دانلود رمان با درد خوشبختم مینا طبیب زاده pdf دانلود رمان اعتراف کن عاشقمی کیانا بهمن زاد pdf دانلود رمان این من بی تو حدیثه ورمز pdf دانلود رمان آرام راضیه درویش زاده pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 234 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.