دانلود رمان اعجاز با تو بودن از محبوبه فیروز خانی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
کیارش عادل با عشقی ممنوعه دست به گریبانه و درست وقتی که مانعی سد راهش نیست و میخواد عشقش رو جار بزنه متوجه دسیسهای میشه که مسبب تمامش …
خلاصه رمان اعجاز با تو بودن
دفتر سبز روزگار سختی شده بود. همه چیز روز بهروز بدتر و بدتر میشد. طلب کارها از یک طرف و بی پولی و درماندگی از طرف دیگر عرصه را بر ما تنگ کرده بود. شاهرخ هر روز عصبی تر و پرخاشگر تر از روز قبل میشد و این وسط فقط من بودم که باید سکوت کرده و صبوری پیشه میکردم. هر روز به دنبال زنده کردن پول هایی که به باد داده بود میرفت و شب خسته تر و درمانده تر از قبل به خانه برمی گشت. حوصلۀ هیچ کس و هیچ چیز را نداشت و حتی برای پسر نوپایش نیز وقت نمی گذاشت.
حاملگی دوبارۀ من بود در این میان بدتر از همه خبر و هنوز جرأت گفتنش را پیدا نکرده بودم. اما بیش از اینکه نگران عکسالعمل شاهرخ باشم، نگران واکنش صاحب خانۀ جدیدمان بودم. سختگیری های بیحد و اندازه اش امان از روزگارم درآورده بود. مانند پادگان نظامی ساعت ورود و خروج داشتیم و نباید بعد از ساعت ده به منزل می آمدیم. حتی کلید در حیاط را به ما نداده بود و بعد از ساعت ده شب در را به رویمان باز نمیکرد. رفت و آمدها را به حداقل رسانده بودیم و فقط نمیتوانستیم جلوی شلوغ بازی های احسان را بگیریم.