خلاصه کتاب:
همه میگن من دختر بدیم. تا حدی حق با اون هاست، من اجازه نمیدم قوانین جلوی راهم باشن و قطعا به فکر و نظر مردم اهمیت نمی دم. اما فکر میکنم وقتی با دشمن خوابیدم، از خط قرمز عبور کردم. به عنوان دختر مربی هاکی تیم برایر، اگر با بازیکن تیم رقیب باشم، خیانتکار محسوب میشم. و اینجاست که جیک کانلی وارد میشه. مهاجم مغرور و رو اعصاب تیم هاروارد که به طور ناجوانمردانه ای جذابه. سرنوشت هیچوقت عادل نبوده...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.