دانلود رمان از عشق تا گناه از شیوا الماسی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان راجب پسری به اسم دانیال است. دانیالی که از پونزده سالگی عاشق و شیفتهی دختری به اسم ماهور شده… اما زمانی که دانیال تصمیم به فاش این عشق بزرگ میکنه، کار از کار گذشته و ماهور قرار زن پسر عموی اون بشه، اما دانیال نمیتونه بگذره و یک روز قبل متوجه میشه که عشقش به ماهور دو طرفست و… عشقی که به گناه کشیده میشود.
خلاصه رمان از عشق تا گناه
تابه حال عاشق شده ای؟! عاشق کسی که می دانین دست یافتین نیست! و هرگز حق تو نبوده است! تا به حال برای عشقی غیر ممکن روزها و شب ها را با گریه سر کرده ای!؟ دردناک است معشوق کنارت باشد، اما حتی اجازه نگاه کردن به او را نداشته باشی! دردناک تر این است، که بدانی راهی که می روی سرانجامی ندارد! گریه هایت بیهوده است و کسی نه تنها درکت نمی کند، بلکه تو را دیوانه می پندارد! با فکر یک موج سواری لذت بخش به قلب اقیانوس زده ای.
ولی تنها چیزی که نصیب تو شده است موج های وحشتناکی است که تو را به صخره ها می کوبند! ولی تو هنوز زنده ای و هرگز آرزوی مرگ نمی کنی، چون امید داری که روزی درآغوش پر مهرش آرام بگیری، حتی اگر این آرزو جزو محالات باشد! این عشقی است که من دچار آن هستم…! “دانیال” پله ها رو دوتا یکی پایین رفتم و مامان بزرگ رو صدا زدم: – پری سلطان؟ – این جام پسرم! دیدم روی مبل کنار پنجره نشسته و درحال خوندن روزنامه است. به سمتش رفتم و روی مبل تک نفره روبرویش نشستم.
گفتم: -می خوام راجب موضوع مهمی باهات حرف بزنم! روزنامه رو کنار گذاشت و عینکش رو در آورد و گفت: – من هم می خواستم در مورد امشب باهات حرف بزنم، خوب شد اومدی لبخندی زدم و گفتم: – خوب شما اول بفرما سلطان خانوم! – امشب می ریم خواستگاری برای سامیار، تو هم آماده باش که با ما بیای! سری تکون دادم و گفتم: – ا مبارکه، راستش من هم می خوام سر و سامانی به زندگیم بدم! چشم هاش رو ریز کرد و گفت: – خوب آقا دانیال، عروس خانوم کی هست…