خلاصه کتاب:
داستان در مورد زندگی دختریه که توی بچگیش پدرش مادرش رو بیرون میکنه و ازش جدا میشه بعد مدت ها که پدرش فوت میکنه مادرش میاد دخترشو پس بگیره که پسرعموش بخاطر اینکه قیم قانونیش بشه عقدش میکنه غافل از این که دختره عاشقشه و...
خلاصه کتاب:
تارا زندی برای رسیدن به هدف بزرگ زندگیش، شرکت تولید بازیهای رایانهای، تک تک روزها، ساعتها و لحظههاش رو برنامهریزی کرده ولی… وقتی ایمان زندی از این شراکت پا پس میکشه همه چیز بهم میریزه. تارا مجبوره جای خالی ایمان رو با ” آقا امیرسام خان! ” پر کنه. شراکت با این آدم پیچیده قرار نیست کار آسون و راحتی باشه بخصوص با وجود اون خاطرهی مشترک! “آقا امیرسام!” برای رسیدن به خواستههاش هیچ وقت از روشهای متداول استفاده نمیکنه، حتی اگه اون هدف یه شرکت کوچیک باشه یا تارا… خانم!
خلاصه کتاب:
شاه صنم دختری کنجکاو که به خاطر گذشته ی پردردسرش نسبت به مردها بی اهمیته تا اینکه پسر مغرور دانشگاه جذبش میشه، شاه صنم تو دردسر بدی میوفته و کسی که کمکش میکنه، مرد شروریه که ازش کینه داره و منتظر لحظه ای برای تلافیه...
خلاصه کتاب:
افرا دختر یک شهید جنگل است: تنها فرزند یک پدر جنگلبان تنها فرزندش را می گیرد و می رود به دهستانی در دل دامنه های شمال. شغل پدر را در پیش می گیرد و کم کم خو می کند با اخلاق های عجیب مردم ساکت. ولی گذشته، آن بند بریده نشده، آن سند بلاتکلیف مانده، به دنبالش می آیند آن هم درست وقتی که دارد در حال، در اکتون زندگی اش، عشق را پیدا می کند در حوالی راش پیر، نهالی تازه و ظریف روبیده است در حالی که درخت کهنسال خشک هنوز سرپاست و رویش سایه می اندازد. و افرا مانده است بین دوراهی: راش عمردار را تبر بزند یا مرگ نهال را به تماشا بنشیند؟
خلاصه کتاب:
بانوی داستان من ماشین گران قیمت زیر پایش نیست! بانوی داستان من غروری از جنس غیرت دارد، بانوی داستان من سردی و گرمی روزگار را چشیده… بانوی داستان من از …
خلاصه کتاب:
دختری۱۷ ساله که وقایع دوسال از زندگیشو در قالب دو فصل از زبان خودش تعریف میکنم، ایلیا سمایی: دبیر ریاضی، که شقایق سر یه لج ولجبازی دلباخته اون میشه، حمیدرضا: پسریه که توی یه خانواده مذهبی بزرگ شده واز فصل دوم وارد داستان میشه…
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری به نام ستایشه که فکر می کنه ایدز داره. چون نمی خواسته خانوادش رو در معرض ابتلا قراره بده بدون این که به اونا بگه راهی شمال می شه. اون جا با پسری به نام شاهین آشنا می شه و با کمک اون می فهمه بیمار نیست. با یه اشتباه در گیر مشکلات شخصی شاهین می شه و مسیر زندگیش به کلی تغییر می کنه...
خلاصه کتاب:
اتاق در تاریکی محض فرو رفته بود ... نه چراغ خوابی روشن بود و نه پرده زخیم و تیره اتاق اجازه می داد هیچ نوری از چراغ های داخل کوچه به درون اتاق نفوذ کند! طبق عادت همیشگی اش لحاف کلفت را از روی خودش کنار زده و به زور قرص خوابی که خورده بود به خوابی نیمه عمیق فرو رفته و از عالم و آدم بی خبر بود... شاید در کل یک ساعت از خوابیدنش گذشته بود!
خلاصه کتاب:
کارن شفیق که هم استاد دانشگاهه هم پزشک مغزو اعصاب بخاطر مشکلات خانوادگی و پرونده دادگاهش از کار تعلیق میشه،و به نسیم محسنی که مشاوره معرفی میشه و نسیم باید صلاحیتشو واسه ادامه کار تأیید کنه، و ناخود آگاه درگیر زندگی کارن میشه...
خلاصه کتاب:
در مورد زندگی دختری به اسم آنا که از بچگی عاشق پسر همسایشون هستش اما با بزرگ تر شدنشون و جواب نه دادن خواهر آنا به برادر شاهرخ، شاهرخ با نقشه انتقام نزدیک آنا میشه و بعد از زدن ضربه اش درگیر پرونده ای میشه و می میره! چند سال بعد اتفاق های عجیبی باعث کشف رازهایی توسط آنایی می شود که صدقه سر سرنوشت تلخش معروف شده به زلیخای شکسته شهرشان…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.