رمان نویس
دانلود رمان بوک book و کتاب جدید
رمان نویس
دانلود رمان غریبه مانوس رویا احمدیان

دانلود رمان غریبه مانوس رویا احمدیان pdf بدون سانسور

دانلود رمان غریبه مانوس از رویا احمدیان با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

غریبه آشنا، امروز دیدمت.. باورت می شود بعد از ماه ها چشم انتظاری و دلتنگی در میان ازدحام مردم و در شلوغ ترین نقطه شهر دیدمت؟ راستی، تو مرا ندیدی؟! مگر می شود آخر؟ آن تنه محکمی که تو به من زدی و رفتی… یعنی واقعا متوجه نشدی چگونه تن و دل کسی را به رعشه انداختی؟ اصلا اینها به کنار، من که تا چند دقیقه نگاه دلتنگم مات قیافه ات بود، سنگینی اش را حس نکردی؟! می دانی غریبه آشنا، از اینها دلخور نیستم…

خلاصه رمان غریبه مانوس

یادم است اولین روز ماه خرداد بود که با یکی از استاد های زهره قرار داشتم. بارها از زهره تعریفش را شنیده بودم و حالا برای دیدنش خیلی استرس داشتم. زهره صبح زود خانه ما آمده بود و مشغول حاضر شدن بودیم. بابا و دانا سر کار بودند و شکر خدا قرار نبود آبروی اندکم پیش زهره به تاراج برود. زهره موهایم را اتو کشید و با خنده در آینه برایم شکلک در آورد. – اینجوری سرد میشه چهره ات، مال خودت ناز تر بود. لبانم را جلو دادم. – فر کن. – غلط کردم خیلی خوشگله…

پاشو لباس بپوش. با همان چهره دمغ بلند شدم و به طرف کمدم رفتم. خندید. – خدایی حوصله ندارم ادا در نیار. زبانی برایش در آوردم. – باشه حالا گم شو بیرون لباس بپوشم میام. سر تکان داد و بدون حرف از اتاق بیرون رفت. با آه عمیقی به لباس‌های داخل کمد چشم دوختم. ۳ تا مانتو داشتم و هر سه تا خیلی کهنه شده بودند. به ناچار مانتوی مشکی ام که کمی رنگ و رویش بهتر بود را بیرون کشیدم و به تن زدم. موهایم را آزادانه روی شانه هایم ریختم.

شال خاکستری رنگی هم روی موهایم کشیدم. بیرون رفتم و شکلکی برای زهره در آوردم. – بریم. بینی جمع کرد. – کاش رنگ شاد تری می پوشیدی. لبخند زدم. – خوبه همین. اخم کرد و محکم بازویم را نیشگون گرفت. – نخیرم نیست، حداقل شلوارت و رنگ دیگه می پوشیدی خل! – رو مخ نباش زهره دیرمون شد. سری تکان داد و رفت تا کفش هایش را بپوشد. به طرف آشپزخانه رفتم از مادرم خداحافظی کنم که با حرف زهره عقب گرد کردم. -رفت به شوهر عمه ات سر بزنه گفت ما بریم…

دانلود رمان غریبه مانوس رویا احمدیان pdf بدون سانسور

خلاصه کتاب
غریبه آشنا، امروز دیدمت.. باورت می شود بعد از ماه ها چشم انتظاری و دلتنگی در میان ازدحام مردم و در شلوغ ترین نقطه شهر دیدمت؟ راستی، تو مرا ندیدی؟! مگر می شود آخر؟ آن تنه محکمی که تو به من زدی و رفتی… یعنی واقعا متوجه نشدی چگونه تن و دل کسی را به رعشه انداختی؟ اصلا اینها به کنار، من که تا چند دقیقه نگاه دلتنگم مات قیافه ات بود، سنگینی اش را حس نکردی؟! می دانی غریبه آشنا، از اینها دلخور نیستم…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    غریبه مانوس
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    رویا احمدیان
  • ویراستار
    رویا احمدیان
  • طراح کاور
    رمان نویس
  • صفحات
    نامشخص
  • منبع تایپ
    رمان نویس
  • buiadmin
موضوعات
دانلود رمان با درد خوشبختم مینا طبیب زاده pdf دانلود رمان این من بی تو حدیثه ورمز pdf دانلود رمان شیرین ترین فراموشی (جلد اول) دنیل لوری pdf دانلود رمان شقایق دل آرا دشت بهشت pdf دانلود رمان عاشقی بعد فراموشی pdf دانلود رمان در نهایت عشق A_Sahar pdf دانلود رمان اوراکل هما پور اصفهانی pdf دانلود رمان به من بگو لیلی مهسا زهیری pdf دانلود رمان آستان درد سما صاد pdf دانلود رمان رافائل خون آشام (جلد اول) دی بی رینولدز pdf دانلود رمان پروفسور شارلوت برونته pdf دانلود رمان زندگی یک لیلی زهره دهنوی pdf دانلود رمان ناردونه برفی فرن فرن احمدلی pdf دانلود رمان پادشاه زمستان میسنا میم pdf دانلود رمان شاه صنم شیرین نور نژاد pdf دانلود رمان آبروی ماه نیلوفر قنبری pdf دانلود رمان آرام راضیه درویش زاده pdf دانلود رمان یلدای بی پایان زکیه اکبری pdf دانلود رمان عشق ملا شادی قربانی pdf دانلود رمان بهار زندگی من م. هاشمی pdf دانلود رمان پشت ابرهای سیاه دل آرا دشت بهشت pdf دانلود رمان نبض راه خورشید لیدا صبوری pdf دانلود رمان بخت طوبی بهیه پیغمبری pdf دانلود رمان حوالی راش پیر طاهره_الف pdf دانلود رمان گرگینه (جلد اول) hanieh & narsis_Lavani pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 236 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.