خلاصه کتاب:
ویشس برادر بیرحم و بااستعداد نفرینی ویران کننده و توانایی ترسناکی در دیدن آینده داره. به عنوان عضوی از انجمن برادری هیچ علاقهای به عشق و احساسات نداره،فقط باانجمن لسنینگ میجنگه. اما وقتی بر اثر زخمی مرگبار تحت مراقبت جراحی انسان قرار میگیره دکتر جین ویتکام مجبورش میکنه درد درونیش رو بفهمه و مزه لذت واقعی رو برای اولین بار در زندگیش بچشه. تا اینکه سرنوشتی که خودش انتخاب نکرده اون رو به آیندهای میبره که …
نام کتاب: عشق بی قید و شرط (جلد پنجم مجموعه انجمن برادری خنجر سیاه)
خلاصه کتاب:
گیسو دختری روانشناس است که سه سال از ازدواج او با سینا می گذرد و زندگی عاشقانه ای با یکدیگر دارند. روزی به واسطه ی یک مراجع کننده، حرف هایی در مورد سینا می شنود. پس از تحقیقات متوجه می شود…
خلاصه کتاب:
دوک جوان و بسیارجذاب اشبوری، زخم های بسیار بدی در جنگ واترلو برداشته که چهره اش را تغییر داده بود. آنابل نامزدیش را با او به هم زد. دوک برای حفظ عنوان و ثروتش نیاز به وارث داشت و تصمیم به ازدواج گرفت. وقتی اما گلادستون دختر کشیش بخش، با لباس عروس در کتابخانه اش ظاهر شد، بلافاصله تصمیم گرفت با او ازدواج کند. با چند شرط ساده…
خلاصه کتاب:
شمیم دختر تنهایی که صیغه ی شهریار میشه… شهریارِ شیطانی که بعد مرگ، زنده ها رو راحت نمیذاره و آتش کینه ای به پا میکنه که دودش فقط چشم شمیم رو میسوزونه… این وسط عشقی که جوونه می زنه و بوسه های طعمه خونی که اسمش شکنجه س ! تقاص پس دادن شمیم و دلدادگی پرهام… نفرتِ زانیار… عشقِ شیما !… پیچ و تاب زندگی های مختلفی که به هم گره می خوره… انتهای این تاریکی مبهمه!
خلاصه کتاب:
حامیا پسری زخم خورده که در سن هشت سالگی پدر و مادرش را در آتشسوزی هولناک خانهشان از دست داده و هر دو دست خودش هم بر اثر سوختگی جراحت زیادی دیده است. حامیا به سرپرستی خاله و شوهر خالهاش در خانهی آنها بزرگ شده و تنها شرط شوهر خالهاش برای حامیا این است که به تک دخترش بارش به چشم خواهرش نگاه کند. حالا بیست سال از آن روزها گذشته و حامیا و بارش بزرگ شده درگیر احساساتی شدهاند که هر کدام بنا به دلایلی جرات بروز آن را ندارند. تا اینکه بارش با اشتباهی ناخواسته پدرش را مجبور به …
خلاصه کتاب:
زیر خط فقر روایت گر دختری است زجر کشیده کسی که از فقر، تن به کارای بد داده ولی سرنوش چیز دیگه ای رو براش رقم میزنه آشنایی با مرد مرموزی که رحمش رو می خواد… برای داشتن یه بچه که سرآغاز زندگی مشترک این دو نفر میشه زندگی مشترک یه بدکاره و یه پلیس!
خلاصه کتاب:
.مایکل کانته، میلیونر جذاب و مجردیه که برای برآورده کردن آرزوهای پدر مرحومش باید یه عروس پیدا کنه… کسی که با خانواده سنتیش در ایتالیا همخونی داشته باشه. و باید سریع این کار رو بکنه تا خواهرش بتونه ازدواج کنه. مایکل بدون هیچ قصدی برای وابسته شدن، به مگی رایانِ جذاب و عکاس فعال این پیشنهاد رو می ده: اگه مگی بتونه در طول سفرش به میلان نقش نامزد اونو بازی کنه، مایکل قول می ده که از بهترین دوست مگی یعنی الکسا که حالا ازدواج کرده دور بمونه…
خلاصه کتاب:
دخترا متفاوت اند. یه وقتایی تصمیمایی میگیرن که پشتش کلی اتفاق براشون میوفته. گاهی یه سریاشون برای اولین بار که عاشق میشن،صبر نمیکنن تا معشوقشون قدم اولو جلو بیاد.خودشون قدم اولو یعنی خاستگاری کردنو بر میدارن. بعضی وقتا این میشه اولین اشتباه اما میشه اسمشو گذاشت عشق عاشقی که برای عشقش هرکاری رو میکنه تا داشته باشش. عاشقی که کسی که عاشقش نیستو عاشق خودش میکنه. حالا به هر روشی. و معشوقی که به طمع انتقام جلو میاد و خودش توی دام عاشق میوفته اما ترس داره از اعتراف به عشق و اما در نهایت… عشق تاوان داره…
خلاصه کتاب:
قصه از جایی شروع میشه که دختر قصه همراه خانوادهش وارد ایران میشه، با یه خاطرهی بد دست و پنجه نرم میکنه. تو همین حین درگیر یه همکاری و بعد یه ماجرای عشقی میشه ولی اتفاقایی که براش به صورت مرموزی میافته باعث میشه یه معما رو کشف کنه… حالا چرا “غم تماشا ندارد”؟ بخونید آخر قصه متوجه میشید که کجای قصه باید چشم ببندید و نگاهش نکنید…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.