خلاصه کتاب:
باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه، اما شش سال بعد، بیتا خواهرِ باران و شاهین برادرِ شهاب تصمیم به ازدواج می گیرن و این شروع مصیبت زندگی باران و شهاب است!
خلاصه کتاب:
نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن ... برنامه دیگه ای برای نغمه داره!
خلاصه کتاب:
دوباره اتفاق افتاد. توی اتاق خوابم به خواب رفتم و داخل کمد لباس کوچکی که تبدیل به دفتر خونگیم کرده بودم بیدار شدم. ولی چطوری از اینجا سر در اوردم؟ دوباره؟ به بدن برهنه ام نگاه کردم و سرخ شدم. خوابگردم؟ اما چرا حالا که ۲۵ سالمه و قبلا این کار رو اصلا نکردم؟
خلاصه کتاب:
زندگی ده ساله صنم دچار روزمرگی و تکرار شده. کاهش اعتماد به نفس، شک و تردید و بیماری این زندگی را به مرز باریکی بین شک و یقین میرساند. صنم برای رسیدن به ارزش های ذاتی خود، راه سخت و پرتشنجی در پیش گرفته...!
خلاصه کتاب:
همه چیز با یک یادداشت آبی مرموز که به لباس عروسی دوخته شدهبود، شروع شد. یه چیز آبی. من رفته بودم لباس عروس خودمو به فروشگاه لوازم دستدوم به علت خیانت نامزدم بفروشم. اونجا من یه چیز قدیمی پیدا کردم. این زیباترین پیامی بود که تا به حال خونده بودم: متشکرم که همه رویاهایم به واقعیت پیوستهاند…
خلاصه کتاب:
باچ اونیل جنگجوی بالفطرهست. پلیس سابق دایره جنایی جان سخت. تنها آدمیه که اجازه پیدا کرده وارد حلقه انجمن برادری خنجرسیاه بشه. و میخواد بیشتر وارد دنیای خون آشامها بشه_پ بخشی از جنگ بالسره. اون هیچ چیز برای از دست دادن نداره. قلبش متعلق به خونآشامه اشراف زاده زیبای که امکان نداره بهش برسه. اما اگه نمیتونسه ماریسا رو داشته باشه پس حداقل میتونسته کنار برادرها بجنگه. تقدیر اون رو با دادن چیزی که بهش نیاز داره نفرین میکنه …
نام کتاب: عاشق آشکار شده (جلد چهارم مجموعه انجمن برادری خنجر سیاه)
خلاصه کتاب:
قصه ما قصه زندگی دختریه که مجبوره تاوان بده،تاوان گناه نکرده. در گذشته عمو دختر قصه ما یه خطایی کرده که این دختر از همه جا بیخبر باید تقاصشو بده، دختری که عاشق میشه…. تقاص میده و….
خلاصه کتاب:
دکتر بهراد معین باستان شناس معروفی که برای اثبات افسانه ی قدیمی به یک منطقه ی باستانی میاد اونجا با صنم همسر سابق خواهر زاده ش کسری اشنا میشه و ناچارا باهم برخوردایی دارن، بهراد در پی کشف راز صنم اونو تحت فشار می ذاره تا بفهمه چرا صنم شب ازدواجش از ارتباط با کسری خودداری کرده و ایا حرف هایی که پست سرش گفته میشه حقیقت دارند یا فقط تهمتن.
خلاصه کتاب:
داستان راجب پسری به اسم دانیال است. دانیالی که از پونزده سالگی عاشق و شیفتهی دختری به اسم ماهور شده… اما زمانی که دانیال تصمیم به فاش این عشق بزرگ میکنه، کار از کار گذشته و ماهور قرار زن پسر عموی اون بشه، اما دانیال نمیتونه بگذره و یک روز قبل متوجه میشه که عشقش به ماهور دو طرفست و… عشقی که به گناه کشیده میشود.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نویس " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.